عالین - چاپ جدید با لب برگردان جلد
کتاب «عالین» جلد ششم از مجموعه داستان《میرانا》می باشد که قهرمان آن همان جادوگر داستان هفت جن است. جادوگری که این بار به قدرت های بسیاری دست پیدا کرده و توانایی کنترل جادوی قلب را هم یافته است.
جوان جادوگر در ادامه سفرش و برای نجات معشوق خود《میرانا》به معبد متروک آگوری های آدمخوار میرود و بعد از کشتن یک شیطان جنی کیج، وارد سرزمین سیانا میشود. سرزمین. ظلمانی که تحت سیطره یک اهریمن تاریک اداره میشود که دختر ابلیس است و اندوه و غم را بین انسانها منتشر میکند.
قهرمان داستان به محض ورود به سرزمین سیانا از کارگزار اندوه که اهریمن سه چشم کتاله است شکست میخورد اما قبل از مرگ بوسیله یک شعله سفید آتش نجات پیدا میکند تا او را به نبرد نهایی با اهریمن برود اما سپاهیان بی شمار جن های آتشین و هزاران کارگزار تاریکی سد راه او میشوند و...
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«هرکس سفری دارد؛ راهی که از رهگذار آن یا به اعلای آسمان رسیده و یا به اسفل خویش سقوط میکند. بر گذرگاه پر از جمجمه و استخوان آگوری ایستادم و به معبد شیوا خیره شدم؛ مکانی که اطراف آن پر از مرتاض هایی بود که برای حفاظت از معبد خرمهره به گردن انداخته و «سوگ» می خواندند؛ سخری که باعث جنون می گشت و پیشاپیش آنان نیز یک دیو طمطام سیاه در گذرگاه جلوی معبد کمین کرده و به من زل زده بود تا هنگام عبور بدنم را با دست های سنگی خود پاره پاره کند...»
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر