کاثیا

به زودی

کتاب «کاثیا» جلد پنجم مجموعه 《میرانا است. داستان کاثیا نبرد سرزمین اودنوس های آسمانی می باشد که محافظ گذرگاه خورشید بوده و با شیاطین در جنگ هستند اما ناگهان جادوگر نیک سیرت آتش بانو کاثیا ناپدید میشود و پادشاه اودنوس ها نیز به دست یک‌ کاهن اهریمنی کشته می‌شود و شهر به تسخیر سیاهی درمی‌آید و سپس سرزمین آسمانی به دو بخش پایین و بالا تقسیم میگردد.

شاهزاده جوان اونوس ها《بیلارکه با مرگ‌ پدر زندانی شده و یک چشم خود را هم از دست داده به کمک دیلمای جادوگر از اعدام میگریزد و به شهر مخفی شیشه های نور پناه می برد و سعی می‌کند با یادگرفتن راز شبالوم و جادوی آسمان انتقام خود را بگیرد اما یک اهریمن باستانی نیرومند که صاحب گودال های سیاه تقدیر است، سد راه او می‌شود و...

 در بخشی از کتاب کاثیا میخوانیم:

«از تن تاریک هیولای مهلک آتش سیاه می‌جوشید، و چهره‌اش با خروش مارهای زهرآگین در اطراف گسترده می‌شد... مارهای سیاهی که از دل زمین بیرون آمده و به تن پر از آتش او می‌پیوستند که ناگهان هیولای مهلک به سمت من آمد... به‌سختی گردن فراز کردم و با آخرین توانی که برایم مانده بود، دست خود را از زیر آوار ستون بیرون کشیده و خنجر کریستالی‌ام را با همهٔ نیرو به سوی گلویش پرتاب کردم که آنی دسته‌ای مار خروشان از سینهٔ هیولا بیرون آمد و قبل از آنکه خنجر به گردن او اصابت کند، خنجر میان انبوه مارهای آتشین درجا گداخت و چون گدازهٔ ذوب‌شده فروریخت... خدایا این دیگر چگونه موجودی بود! هیولایی که تنش لایه لایه آتش بود و مار...»

خرید
  • نظرات

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید